بدون عنوان
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی
این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم
قصه می نویسم و گـــــــــــاهی
دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
شازده کوچولو می گفت :
گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود
اما ماندنی بود .
این بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود ....
تمام خیابانها را ، با یادتـــــــــــ . . . پیاده کاش دنیا می مُرد
دلم نیامد بگویم آدم ها!
آنوقت
هیچکس
سراغی از ما نمی گرفت
من لَم می دادم به خیالی که خیال نبود
و تو
تکیه می دادی به من
و مُدام شعر می خواندی
شعر شعر شعر ..
عمری بیهوده نمی گذشت !
آدما تا وقتي کوچيکن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن ...
وقتي بزرگتر ميشن ، پول دارن اما وقت ندارن ...
وقتي هم که پير ميشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . .
مادر ندارن! ...
به سلامتي همه مادراي دنيا...
میروم